چطوری مصطفی

" دُرُســت مـثـلِ یـک بـرکـه، آرام و ســاکـتـم ایــن روزهــا سـنـگ نــیـنـداز و آشــوبـم نــکـن! فــقـط بــگـذار، عـکـسـت آرام و نــرم در دِلَــــــم بــیُـفـتـد ... ! "

چطوری مصطفی

" دُرُســت مـثـلِ یـک بـرکـه، آرام و ســاکـتـم ایــن روزهــا سـنـگ نــیـنـداز و آشــوبـم نــکـن! فــقـط بــگـذار، عـکـسـت آرام و نــرم در دِلَــــــم بــیُـفـتـد ... ! "

دوست یعنی
کسی که پیشت هست آرومی
و وقتی نیست احساس می کنی
چیزی توزندگیت کمه
دوست یعنی
کسی که ساده وبی منظورحرفاتو میزنی
خیالت راحته هیچ سوءتعبیری نمیشه.....

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۱۱ دی ۹۳، ۱۹:۰۳ - سید مرتضی
    !!!!!!
  • ۳ دی ۹۳، ۲۲:۲۴ - علی رضا
    اوهوم
نویسندگان

اینو بخون یه واقعیت

شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۲ ب.ظ

دﺧﺘﺮی ﯾﻚ ﺗﻠﻔﻮن ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮد...
ﭘﺪرش وﻗﺘﻲ ﺗﻠﻔﻮن را دﯾﺪ
ﮔﻔﺖ. وﻗﺘﻲ آﻧﺮا ﺧﺮﯾﺪی اوﻟﯿﻦ ﻛﺎر ﻛﻪ ﻛﺮدی ﺟﻲ ﺑﻮد؟
دﺧﺘﺮ: روی ﺻﻔﺤﻪ اش را ﺑﺎ ﭼﺴﭗ ﺿﺪی ﺧﺮاش ﭘﻮﺷﺎﻧﺪم و ﯾﻚ ﻛﺎور ﻫﻢ ﺑﺮاﯾﺶ ﺧﺮﯾﺪم.
ﭘﺪر: ﻛﺴﻲ ﻣﺠﺒﻮرت ﻛﺮد اﯾﻦ ﻛﺎر را ﺑﻜﻨﻲ؟
دﺧﺘﺮ: ﻧﻪ!
ﭘﺪر: ﺑﻪ ﻧﻈﺮت ﺑﺎ اﯾﻦ ﻛﺎرت ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺎزﻧﺪﻩ اش ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺷﺪ؟
دﺧﺘﺮ: ﻧﻪ ﭘﺪر اﺗﻔﺎﻗﺎ ﺧﻮد ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻛﻪ اﯾﻦ ﻛﺎور ﻫﺎ را اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﻛﻨﯿﻢ
ﭘﺪر: ﭼﻮن ﺗﻠﻔﻮﻧﺖ زﺷﺪ و ﺑﻲ آرزش ﺑﻮد اﯾﻨﻜﺎر را ﻛﺮدی؟
دﺧﺘﺮ: اﺗﻔﺎﻗﺎ ﭼﻮن دﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮاﻫﺪ ﺿﺮﺑﻪ ی ﺑﺨﻮرﻩ و از ﻗﯿﻤﺖ ﺑﯿﻔﺘﻪ اﯾﻦ ﻛﺎر را ﻛﺮدم
ﭘﺪر: ﻛﺎور ﻛﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻛﺪی زﺷﺖ ﺷﺪ؟
دﺧﺘﺮ: ﺑﻨﻈﺮم زﺷﺖ ﻧﺸﺪ; اﻣﺎ اﮔﺮ زﺷﺪ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﺪ, ﺑﻪ ﺣﻔﺎﻇﺘﻲ ﻛﻪ از ﺗﻠﻔﻮﻧﻢ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻣﻲ ارزد.
ﭘﺪر ﻧﻜﺎﻩ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺑﻪ دﺧﺘﺮش اﻧﺪاﺧﺖ و ﮔﻔﺖ:
"ﺣﺠﺎب" ﯾﻌﻨﻲ ﻫﻤﯿﻦ.

نظرات (۱)

سلام
خیلی قشنگ بودخیلی:)
پاسخ:
سلام ممون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی