پسر شهیدم
پسرشهیدم..
.
دنیا جای زیادقشنگی نیست برای شعر گفتن ..
.
بیا برای هم کمی قصه ببافیم...!!!
.
سلام گیسوی رها شده در باد..
.
سلام دوست شبهای بی دغدغه..
.
کاش به دنیا نمی آمدی تا از خوشی زیاد دِق مرگ نشوی..!
.
.
اینجا همه خوبند...
.
سرفه هایم را هم زیاد جدی نگیر..
.
.
باور کن که من
اینجا دارم عاشقانه ترین هوا را نفس می کشم...
.
.
این جیغ و فریادهای پراکنده در آسمان ناله ی کمک خواهی کسی نیست...
.
ملودی دوستت دارم هاست..
.
در کوچه مردم دارند مهربانی می کارند...
.
و عشق می چینند...
.
.
و تمام گناهکاران شهر را داروغه بخشیده است..
.
هیچکس تنها نیست...
.
.
و شبها تا صبح مردم سرود شادمانی می خوانند..
.
و حلوا خیرات می کنند...
.
خیلی وقت است که '' نان '' دغدغه ی توده ها نیست...
.
و سیاست یعنی خلق صادقانه ترین لحظه ها...
.
.
و فرزند یعنی تمام کودکان سرزمین پدری...
.
اینجا خیانت را از تمام قاموسها و فرهنگ نامه ها حذف کرده اند...
.
و تمام دارها تبدیل شده به داربست هایی برای بازی بچه ها..
.
.
و مردم بی دلیل به هم شادباش می گویند..
.
و هر چشمی پر است از آرزوهای خوب برای دیگری...
.
.
اینجا همه ی مردم لباس خوب می پوشند...
.
حرف های خوب می زنند..
.
.
و خوشبختی در تمامی فضای سردمان سرگردان است...
.
تو خوب باش..
.
مهم نیست حالِ من..
.
من به قصّه بافی عادت دارم....!!
- ۹۳/۰۸/۲۴